ملیناملینا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

عسل مامان و بابا

22ماهگی

  سلام   عزیزم 22 ماهه که با اومدنت به زندگیمون که عشق و محبت را دو چندان کرده می گذره .22 ماهه که حس مادر بودن رو چشیده ام و حس زیبایی است که خدا مرا لایق این حس دونست .خدایا ممنونم که ازم دریغ نکردی این حس زیبارو.22 ماهه که صدای خنده هات و گریه هات برام شیرین بوده و هست. شبها که تو خواب هستی وقتی بیدار می شم که بهت سر بزنم همچین تو سینه ا م فشارت می دم و بوست می کنم که خیلی زیباست.   خدایا به خاطر این نعمت نازت هزاران مرتبه سجده شکر به جا می آورم.   خدایا حافظ همه بچه های ایران زمین باش.   خدایا این حس زیبای مادر شدن رو برای مادرانی که در انتظار این حس هستن بچشان ...
1 بهمن 1390

من ماهی نیستم

  سلام خوشگلکم   ملینا جون، دیروز که از سر کار اومدم نهارو که خوردیم با بابا هادی و مامان جون اسباب و اثاثه رو جمع کردیم و خونه رو باید تا سر ماه تحویل دهیم .بابا هادی هم گفت یه کم زودتر انجام بشه بهتره .تو هم پیش خاله پرستو موندی و ما هم اسباب کشی می کردیم.شب که اومدیم خونه ،خاله پری و امیر هم بودن .خاله پری می گه به ملینا گفتم ماهی بیا پیش من.تو هم کمی مکث کردی و بعد بهش گفتی من ماهی نیستم ملینا جون هستم .خاله پری می گه من و امیر از خنده روده بر شده بودیم.خاله که داشت تعریف می کرد تو هم داشتی گوش می دادی و بعد سرت رو برای تایید تکون دادی و با صدای بلند خندیدی. موقع شام هم که غذا کم خورده بودی ساعت ١٠:٣٠برا...
28 دی 1390

مرحله اول تراشه های الماس

  تبریک تبریک   ملینا جون خیلی سرم شلوغ شده ولی یه تبریک جانانه از طرف مامان و بابا برای دختر باهوشم. ملینا جون مرحله اول تراشه های الماس رو دیروز تموم کردیم و الان 24 کلمه رو می تونی بخونی آفرین به قند عسلم. البته دخترم می خواستم یه کیک بگیرم و جشن کوچیکی بگیریم ولی با این اوضاع خونه و ... یه کم طول می کشه ولی اگه جابه جا شدم جشن رو می گیرم. البته یه کادو خوشگل برات خریدم ساعت کوکی که خیلی نازه .   دخترم ان شالله در تمام  مراحل موفق باشی ...
28 دی 1390

تعطیلات در خانه

         این دو روز رو که تعطیل بودیم خونه خودمون بودیم .صبح روز جمعه که می رفتم دعای ندبه،خواب بودی و به بابا هادی سپردمت. موقع برگشت از دعا، نان بربری خریدم گفتم که برم خونه و دخترمو و هادی رو بیدار کنم و با هم صبحونه بخوریم. در رو آروم باز کردم دیدم به به به به ملینا خانم با بابا رو مبل نشستن و تلویزیون تماشا می کنن.بابا گفت بعد رفتن تو ملینا بیدار شد و گفت بابا هادی پاشو صبحونه بخوریم گشنمه.منم هرچی گفتم یه ذره بخوابیم گفت نه من گشنمه.بالاخره بیدار شدیم و دو تایی صبحونه میل کردیم.هیچی حالم گرفته شد گفتم بابا جون من بربری خریدم با هم یه جمعه صبحونه بخوریم .بابا هادی هم گفت تقصیر وروجک شد. ...
26 دی 1390

اربعین حسینی

    باز عاشوراییان پیدا شدند باز هم سوداییان شیدا شدند اربعین غصه های گل کجاست اربعین ناله بلبل کجاست اربعین عشق، عباست چه شد اربعین، فریاد احساست چه شد دوستان عزیز بیایید در روزهای آخر این ماه عزیز برای گلهایی که روی تخت بیمارستان هستن دعا کنیم . ...
22 دی 1390

عسل بابا

  سلام خوشگل مامانی    نازگلم به قدری شیرین زبونی می کنی ،اونهم با کلمات و جملات کامل که من و بابا از تعجب قیافه هامون دیدنی می شه،   دیروز صبح که بیدار شدم تا آماده بشم و برم سر کار تو هم بیدار شدی و دیدی که بابا هادی پیشت خوابیده دستتو دور گردنش انداختی و گفتی بابا هادی خیلی دوستت دارم بابا هادی هم با شنیدن این حرف از جاش بلند شد و از خوشحالی نمی دونست چیکار کنه بعد بهش گفتی بابای خودمی .دیگه بابا خوابش نمی برد از ذوق خوشحالی.و تو رو غرقه بوسه کرد   چند روز پیش هم که رفته بودم خرید کمردرد گرفتم و به بابا هادی گفتم کمرم درد میکنه .چند روزاز این ماجرا می گذشت که دیدم ...
21 دی 1390

التماس دعا

  دوستان عزیز برای گلی از گلهای بهشت که رو تخت بیمارستان خیلی دعا کنید .دعا برای بهبود کامل دختر شیرین زبونمون به نام انار و مادر مهربونش که نمی دونم الان تو چه وضعیتیه .من که الان داشتم تو نی نی سایت از طریق مامان نفس پیگیر بودم و وضعیتش رو گفته بود داشتم می ترکیدم حال چه برسه به مادر انار که پیشش هست . تورو خدا براش دعا کنید.تنهاشون نذاریم خدایا قسمت میدم به اسم حضرت علی اصغر و مادر ش رباب ،انار رو  شفا بده و تا بتونه به آغوش مادرش برگرده.الهی آمین ...
20 دی 1390

خنده های دخترم

دخترم ملینا : مهربانم مهربانم شاد باش مثل یک کوه قوی و پاک باش مهربانم سرو باش آزاد باش چون قلندر رهرو و آگاه باش مهربانم آرزوی من تویی سرزمین و آنچه می کارم تویی مهربانم ساز بی نازم تویی روشنی و خاطر جانم تویی مهربانم عاشق رویت منم تا ابد دربدر کویت منم مهربانم سیم گیتارت منم مثل آهنگی و رقاصت منم مهربانم هر کجا باشم تو در یاد منی برگ در بادم تو رویای منی مهربانم قدرت فکر منی کافر شهرم تو ایمان منی مهربانم شادیم از آن توست در شب تار, روشنیم دستان توست مهربانم زندگیم از بهر توست من ز خود بیگانه ام بیگانگیم در راه توست مهربانم ...
18 دی 1390