حمایت دختر از پدر
سلام عزیزم ببین تورو خدا این همه زحمت بکش و بشور و بساب کن اخرش هم خودش رو برای باباش لوس کرده و از باباش دفاع می کنه .امروز که بابا تو اتاق داشت با کامپیوتر کار می کرد و گرمش شده بود کمی از پنجره را باز گذاشته بود از اونجایی که منم اصلا موافق نیستم که پنجره باز باشه آخه گرد و خاک امان نمی ده .بعد اومدم گفتم که آخه چرا پنجره رو باز گذاشتی دیدم داری همچین به من و بابا نگاه می کنی از فرصت استفاده کرده و بیشتر با بابا دعوا کردم که آخه چرا این کار رو کردی .دیدم اومدی پیش بابا و به من گفتی آخه مامان ،بابا پنجره رو باز نکرده من باز کردم. بابا هم کلی با این حرفت حال کرد و به من گفت ضایع شدی دیدی حمایت...
نویسنده :
مامان
18:57