ملیناملینا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

عسل مامان و بابا

سلنای عمه خوش اومدی

خدای مهربان در 97/4/27 ی فرشته کوچیک و نازی رو به خانواده ما بخشید.خدای بابت این لطف و کرمت ی دنیا ممنون  و شکر گزارت هستم. سلنای ناز تو بیمارستان بهمن دنیا اومد و وقتی هم اومد با چشای نازش داشت همه رو نگاه می کرد . خدایا هزاران مرتبه شکر  البته این عکس ها برای دو ماهگی سلنا هستش   ...
26 تير 1397

روزت مبارک

میشه اسم پاکتو رو دل خدا نوشت میشه با تو پر کشید توی راه سرنوشت میشه با عطر تنت تا خود خدا رسید میشه چشم نازتو رو تن گل‌ها کشید برای دختر گلم یه آسمون عشق میارم برای ناز اون چشاش سخاوت هدیه میارم یک دل پر امید و مهر، ترانه ساز غصه‌ها هدیه من به دخترم، همون غریب بی‌ریا دختر موجودی است که از او مهربان‌تر پیدا نمی‌کنی. سختی می‌کشد، یواشکی گریه می‌کند، غر می‌زند، فدایی می‌شود اما یادش نمی‌رود که اگر دختر به دنیا آمده، به این دلیل است که رسالتی دارد. رسالتی که وقتی آن روزی یک دختر بچه، اشتباه زنگ زد به من و گفت: بابایی... ذوق مرگ شدم و فهمیدم که چرا نقطه ضعف هر پدری، دختر اوست! دخترها اگر نبودند، مطمئنم یک جای کار دنیا می‌لنگ...
24 تير 1397
1