ملیناملینا، تا این لحظه: 14 سال و 13 روز سن داره

عسل مامان و بابا


  تو خورشـــیدی و ُ من

گل  ِ آفـــتاب گـــردان

هــــرکجـــا بـــاشی

قــــبله ام  ،

  همانـــجــــاست ...

.
.

نیلوفر ثانی

 

 

دوستان

زندگی با صدا شروع میشه ، بیصدا تموم میشه . . . عشق با ترس شروع میشه ، با اشک تموم میشه . . . دوستیه خوب ، هر جایی میتونه شروع بشه، اما هیچ جا تموم نمیشه !                       تنفس شروع زندگیست عشق قسمتی از زندگیست اما دوست خوب قلب زندگیست .  دختر گلم برات آرزو می کنم که همیشه دوستای خوب و با مرام سر راهت قرار بگیرن . شما دوستای خوب هستین و از سه سالگی با دوستای خوبت و مامانای خوبشون آشنا شدیم .و این دوستی ما به قدری عمیق شده که هر کاری را باهم انجام می دیم و در کنار هم به همه خوش می گذره. امیدوارم که...
5 آبان 1398

روز جهانی کودک🤗🤗

کودکی غنچه ای از رود صداقت به صفای آب است کودکی صفحه ای از عشق و محبت به شکوه ماه است کودکی سلسله ی اشک به دنبال سرشت است کودکی لاله ی سرخ است به باغ امید روزتون مبارک دختر گلم ملینا و خوشگلم سلنا . ...
16 مهر 1398

دعای آرامش الهی

🦋 دریافت آرامش الهی 🦋 خـــــدایا تو راسپاس که زیبایی‌های آفرینش را، برای ما برگزیدی و مواهب پاک خود را، به سویمان روان داشتی . سپاس تو را که درِ تمامی نیازهامان ما را از غیر خود ببستی. مهــــربانا دستان نیازمندمان خالی به سویت بلند شده آنها را از نعمت، رحمت و لطفت پر کن ... پروردگارا دل نا آراممان را آرام کن ای آرامش دهنده‌ی دلهای بیقرار و گرفتاریهای ما را برطرف بفرما و نور ایمانت را در قلب ما منور بفرما، ما را زیر سایه خودت قرار ده الهی آمین 🏻...
6 فروردين 1398

پنجم فروردین ۹۸

روز پنجم عید از خواب که بیدار شدیم هوا ابری و سرد بود و نم نم بارون می بارید.و از طرفی هم که تو تلویزیون دیدیم که شیراز سیل اومده و کلی ناراحت شدیم و حوصله بیرون رفتن نداشتیم و همش تو هتل بودیم.شب رفتیم مرکز خرید و تونستم چند تیکه لباس برا ملینا بخرم. الانم در حال تماشای عصر جدید هستیم. اصلا تو عکسا مشخصه که هوا چقدر ابریهههه...
6 فروردين 1398

چهارم فروردین ۹۸

Sohbati: چهارم فروردین ۹۸ بازم در کلاردشت مازندران که واقعا جای با صفا و قشنگی هستش .صبح با هوای تمیز و مه آلودش زیباییش رو به رخمون کشید و گویا تکه ای از بهشت هستش‌. صبح بعد از صبحونه البته ساعت ۱۲ ظهر به سمت دریاچه ولشت حرکت کردیم که از مرزن آباد رد می شیم و بعد از ۱۰ کیلومتر خاکی به دریاچه رسیدیم و ناهار رو اونجا بودیم البته ساعت ۴ ناهار خوردیم و بعدش هم رفتیم قایق سواری و کلی بهمون حال داد. و خیلی زیبا و قشنگ بود‌۰ ...
6 فروردين 1398

سوم فروردین ۹۸

روز سوم عید هم به سمت تنکابن رفتیم و ناهار رو تو رستوران ماسا خوردیم و بعدش به سمت جواهرده حرکت کردیم و هوا کمی سرد بود و جاده هم شلوغ . بالاخره تونستیم ی جایی پیدا کنیم کمی بشینیم و چایی بخوریم .که هوا مه آلود شد و خیلی زیبا بود. ملینا هم زیاد اینجا حوصله نداشت. ...
5 فروردين 1398