همه جا به نوبت
سلام دختر نازنینم
روز جمعه از صبح تو خونه بودیم و من کارهای خونه رو انجام می دادم و شما هم برای خودت خونه سازی می کردی و تماشای تلویزیون صبحونه ات رو کامل خوردی(منو این همه خوشبختی محاله) اونم با یه ساعت سر سفره موندن.و بعد منم کارهامو انجام دادم و وقت ناهار شد ناهارتم با تمام و کمال خوردی(بازم منو این همه خوشبختی محاله اونم با یک و نیم ساعت سر سفره نشستن) و بعد از ناهار خیلی خوابم می یومد من خوابیدم و شما و بابا هادی هم مشغول کارهای خودتون بودین ساعت 5 بود که من بیدار شدم و شما خوابت گرفت ساعت 7 بود که خاله پری اومد دنبالت و گفت بریم پارک تو هم تو اسم پارک اومد سریع از جات بلند شدی و منم آماده کردمت و با خاله پری رفتی .2 ساعت بعد که برگشتی با آب و تاب داری برام یه ماجرا رو تعریف می کنی
ماجرا از زبون خودت:
نی نی چنگم زد من وایسادم سوار شدم نی نی منو زد .
طاقت نیاوردم از خاله پری پرسیدم چی شده این اینجوری داره با آب و تاب تعریف می کنه .خاله پری گفت تو صف سوار شدن به سرسره وایساده بودیم که یه بچه که کوچکتر از ملینا بود اومد جلو ی ملینا و ملینا هم در حال سوار شدن به سرسره بود که دست ملینا رو گرفته و چنگ زد و گفت که من باید سوار شم و منم به ملینا گفتم خاله اجازه بده نی نی سوار شه ،اما ملینا هم کوتاه نیومد و گفت نه من نمی ذارم و سر خورد و اومد پایین و گفت آخه نوبتیه دیگه .
خاله پری می گفت خیلی خوشم اومد که تونست از حقش دفاع کنه .
البته یه چیزی هم بگم هر دفعه که بردمت پارک هیچ موقعه نذاشتم تو نوبت کسی سوار شی و اجازه هم ندادم کسی بی نوبت سوار شه .شاید اونارو یادت بوده و این اجازه رو به اون بچه ندادی.
به هر حال همه انتظار می کشن تا نوبتشون بشه اونوقت یه دفعه منه یه کاره بیام و برم تو نوبت طرف ببین طرف چه حالی پیدا می کنه.
هزاران افرین به دختر خوبم که حرفهای مامان زهرا رو گوش داده و نوبت رو رعایت کرده و نذاشته کسی از نوبتش استفاده کنه.
دخترم درسته هر جایی باید نوبت رعایت بشه تو جاهای تفریحی و زیارتی و نمی دونم هر جایی که به طرف خوش بگذره ،اما جاهایی هم لازمه که نوبت خودمون رو به افرادی بدیم تا شاید مشکلشون حل بشه مثله نوبت تو مطب دکترها یه موقعی هست یه مریض بی حال می یاد و منشی نوبت می ده و می گه منتظر باش اما هر ثانیه انتظار برایش چندین ساعته و حالش خیلی بده ،اگه تو اینجوری مواقع نوبتت رو به این افراد بدهی هزاران خیر برات به جا خواهد ماند یا حتی جاهای دیگه که الان تو ذهنم نیست.
دخترم به اندازه تک تک سلولهای بدنم دوستت دارم و می پرستمت.