ملینا خونه خاله آذر
سلام دختر گلم
تو پست قبلی گفتم که چقدر تو مهمونی اذیتم کردی و ازت قول گرفتم که دختر خوبی باشی ،یه شب هم شام خونه خاله آذر شام دعوت بودیم ادامه مهمونی های قبلی(پاگشای دایی محسن)که قبل از رفتن دوباره حرفهام رو تاکید کردم و ازت قول گرفتم .
وقتی خونه خاله رسیدیم با النا شروع به بازی کردین و اصلا هم با هم دعوا نکردین ،نگو بابای النا هم بهش سپرده بود که شلوغ نکنه.واقعا که به حرفهام گوش دادی و اذیتم نکردی تازه موثرترین نصیحتم این بود که سر سفره پیش خودم نشستی و غذات رو خودت خوردی یعنی دیگه سنگ تموم گذاشتی و خوشحالم کردی .دخترم مرسی که به حرفام گوش دادی ،بعد از مهمونی هم بابا ازت تشکر کرد و گفت ممنون دخترم که مامان رو اذیت نکردی .
دخترم احساس می کنم بزرگ شدی و می فهمی خوب و بد چیه .موفق باشی گلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی