ملیناملینا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

عسل مامان و بابا

قربون صدقه ملینا جون

1392/2/25 9:38
نویسنده : مامان
1,821 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خوشگلم

من که دیروز تا ساعت 9:30شب تو اداره بودم و کار می کردم وقتی هم رسیدم خونه خاله پرستو می گفت که ملینا داشت با خودش حرف می زد دیدم داره می گه : جیگر طلا ،خوشگل بلا،قربونش برم قلب بعد ازش پرسیدم که ملینا با کی هستی گفت:معلوم دیگه با خودمم دیگه .نیشخند

الهی دورت بگردم که تو یه روز کمبود محبت پیدا کردی و دیدی کسی ازت تعریف نمی کنه خودت دست به کار شدی.

آخه من همیشه بهت دقیقا همون قربون صدقه ها رو می رم .و شما هم خودت رو برام لوس می کنی.

فردا هم از مهد می خواهیم بریم پارک بانوان و فقط مادرها و بچه ها هستن .بابا هادی می گه منم بیام شما می گه آخه نمی شه که فقط مامانها و دخترها می تونن بیان .شرمنده شما هم با بابا ها برو یه پارک دیگهمشغول تلفن

بابا جون دیروز از بیرون اومده خونه و به بابا جون اخم کردی علت اخمت چیه دخترم به بابا جون گفتی اخه واسه من چرا پفک نخریدی.هیچی دیگه بابا جون دوباره خودت رو برداشته و با هم رفتین مغازه و پفک خریدی (چشم منو دور دیده بودی آآآآآآآآارررررههههههعصبانی)

امروز صبح هم براتون پفیلا آماده کردم تا ببری مهد و با بچه ها بخورین . نوش جونت

خوش باشی گللللللللللللمممممم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

♥ نیم وجبی ♥
26 اردیبهشت 92 13:02
ای فدای قربون صدقه رفتنت وای خیلی باحال بود کلی خندم گرفت
مامان فتانه
26 اردیبهشت 92 22:55
مامان کارن(فرشته)
29 اردیبهشت 92 11:31
عزیزم خاله قربون اون چشمهای سیاهت بره نازی .زهراخانمی اون فرشته منم


ا وا ببخشید حواسم نبود شرمنده
الهه مامان یسنا
29 اردیبهشت 92 15:28
ای دختر شیطون و بلا