قربون صدقه ملینا جون
سلام خوشگلم
من که دیروز تا ساعت 9:30شب تو اداره بودم و کار می کردم وقتی هم رسیدم خونه خاله پرستو می گفت که ملینا داشت با خودش حرف می زد دیدم داره می گه : جیگر طلا ،خوشگل بلا،قربونش برم بعد ازش پرسیدم که ملینا با کی هستی گفت:معلوم دیگه با خودمم دیگه .
الهی دورت بگردم که تو یه روز کمبود محبت پیدا کردی و دیدی کسی ازت تعریف نمی کنه خودت دست به کار شدی.
آخه من همیشه بهت دقیقا همون قربون صدقه ها رو می رم .و شما هم خودت رو برام لوس می کنی.
فردا هم از مهد می خواهیم بریم پارک بانوان و فقط مادرها و بچه ها هستن .بابا هادی می گه منم بیام شما می گه آخه نمی شه که فقط مامانها و دخترها می تونن بیان .شرمنده شما هم با بابا ها برو یه پارک دیگه
بابا جون دیروز از بیرون اومده خونه و به بابا جون اخم کردی علت اخمت چیه دخترم به بابا جون گفتی اخه واسه من چرا پفک نخریدی.هیچی دیگه بابا جون دوباره خودت رو برداشته و با هم رفتین مغازه و پفک خریدی (چشم منو دور دیده بودی آآآآآآآآارررررهههههه)
امروز صبح هم براتون پفیلا آماده کردم تا ببری مهد و با بچه ها بخورین . نوش جونت
خوش باشی گللللللللللللمممممم