ملینا و دوستان مهدش در پارک بانوان
سلام دختر گلم
صبح روز پنج شنبه هوا ابری و کمی هم سرد بود و امکان کنسل شدن برنامه پارک هم خیلی زیاد بود اما به خاطر شما وروجکها همه مامانها با بچه هاشون اومده بودن همه با لباس گرم و تجهیزات کامل بودن که یه موقع بارون اومد چتر و چادر داشته باشیم.شما هم با دیدن دوستات کلی خوشحال شدی و کنار استخر با هم بازی می کردین .چند تا هم اردک تو استخر بودن که همش پی اونها بودین و می دویدین طوری که نمی تونستیم بگیرمتون ،ما مامان ها هم با مربی های مهد وسطی باز یکردیم خیلی بهمون خوش گذشت ،آرمینا و مامانش هم اومدن کلی ذوق کرده بودی و همش با هم بدو بدو بازی می کردین ،با بچه های مهد همگی یه جا جمع شدین و شعر و قرآن خوندین ،موقع ناهار هم کمی ناهار خوردی و بلند شدی دوباره رفتی بازی کردی ،با مامان آتیلا رفته بودین بگردین که من هم نمی دونستم بعد که متوجه شدم نیستی دنبالت گشتم گفتم نکنه رفته باشی تو جنگل و وای خیلی ناراحت شدم دو دور سمت استخر چرخیدم و دیدم داری از دور با مامان آتیلا می یای بعدش رسیدی بهم می گی مامان آتیلا ،مامانم پیدا شد ،انگاری من گم شده بودم.
بعدش هم به سمت وسایلهای بازی رفتیم و کمی هم اونجا شغول بازی شدین خیلی ورجه وورجه کردین .ساعت ١٥ بود که هوا دیگه واقعا بوی باران رو می داد که تصمیم گرفتیم برگردیم .شما و آتیلا نمی خواستین از سهیلا جون جدا بشین وای یه صحنه بود که نگو از یه طرف آتیلا و از طرف دیگه شما می گفتین ما با سهیلا جون می ریم.از بلند گو هم اعلام کردن که پارسا هر کجا هستی بیا پیش استخر که مامانت منتظره،ملینا فکر کرد پارسا دوست مهدیش هست ،همه سوال می پذسید پارسا اومد مامانش رو پیدا کرد.هیچی دیگه اینم یه بهونه واسه شما شد که گریه کردی و از طرفی هم به خاطر سهیلا تا برسیم خونه فقط گریه کردی.
هرچند خوابت هم می یومد ،همش بهم می گفتی بریم پارسا رو ببینیم که مامانش رو پیدا کرد یا نه.قربون دل مهربونت برم که نگران پارسا بودی.
بالاخره خوابت بردو تو خواب هم همش می گفتی پارسا پارسا(اصلا نمی شناخیتم پارسا کی بود)
بعد از اینکه از خواب بیدار شدی باز هم سراغ پارسا رو گرفتی و بعدش گفتی مامان از بس بدوبدو کردم پام درد می کنه.
دخترم امیدوارم روز خوبی برات بوده باشه .به من که خیلی خوش گذشت.
پ.ن: به بابا هادی می گفتی بابا ها باید برن پارک بانوان آقاها ،آخه بابا هادی گفت منم بیام بعدش می گفتی که آخه ما بانو هستیم.
سوگند و ملینا و آرمینا
عاشقتم گلم
در حال رقص