عکس های اولین برف 92/9/15
روز 15 آذر ماه برف خوبی بارید و همه رو خوشحال کرد و بیشتر از همه این بچه ها بودن که ذوق کرده بودن ،ملینا هم یکی از این بچه ها بود که خیلی خوشحال بود وقتی حرف از برف بازی می شد چشاش برق می زد و سریع اماده می شد که برف بازی کنیم .
روز پنج شنبه عصرش که برف می بارید ملینا خواب بود احساس کردم تب داره بیدارش کردم و کمی استامینوفن دادم و تو اون هوای برفی بابا هم به ماشین زنجیر چرخ زد تا ببریم پیش خانمه که گلوت رو همیشه نگاه می کنه به خاله سارا و عمو فرشید هم گفتیم اونا هم اومدن .خدایا چه برفی می بارید.واقعا باید شکر خدا رو کرد.
بعد از اون هم دیگه دوست نداشتیم خونه برگردیم و از این هوا لذت نبریم عزم رو جزم کردیم و به رستوارن دلنواز که تو جاده تبریز هستش رفتیم .خیلی عالی بود حالا با عکس برات توضیح می دم .
اینجا هم روز جمعه تو حیاطیم و همه دارن برف بازی و به سمت هم گلگوله برف پرت می کنن.تو هم هر کی جلوت می یومد با برف می زدیش اونقدر می خندیدی که نگو فکر کنم بهترین روز زندگیت همین دو روز بوده
عکسای هنری مادر زهراااااااااااااا
خــــــــــــــــــــــــــــــــــــدایا شکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ