ملیناملینا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

عسل مامان و بابا

کلاس و مهد و...قهر و دعوا ...صحبت با خدا

1392/11/9 9:06
نویسنده : مامان
404 بازدید
اشتراک گذاری

همه چیز آرومه و شما هم مشغول کلاس زبان و مهدت هستی

این ترم از کلاس زبانت رو با کتابهایadvencher(ادونچر) شروع کردیم آخه کتابهای tiny3a,b برای شما سخت بود که وقتی خودم اول کتابها رو دیدم کلی مکالمه داشت و ایام هفته و گفتن ساعت بود که احساس کردم که برات سنگینه با مشورت با مدیر موسسه ،گفتن که کتاب ادونچر را باهاشون کار می کنیم.

کتاب خوبیه در کل در مورد خانواده و چیزهای پیرامون اطرافمون هستش .دخترم تو کلاس وقتی تیچر ازت می پرسه جواب رو تو دلت می گی وقتی می گه ملینا بلند بگو منم بشنوم می گی تو دلم دارم می گم دیگه .خودم بلدم .آره می دونم خودت بلدی ولی باید بلند جواب بدی.

دیروز هم برات کیف پاپکو برای کتابهای زبانت گرفتم با سلیقه خودت که خیلی هم خوشگله بعد هم یه دفتر دوخطه برای نوشتن حروف انگلیسی گرفتم که تو خونه کمی تمرین کردیم.خطها رو رعایت نمی کنی و هر طور سلیقه ات بود می نوشتی ولی بعد از چند بار تکرار و نوشتن از شما و پاک کردن توسط من ،بالاخره تونستی خوب بنویسی .دخترم دوست دارم دست خطت خوب باشه.

تو مغازه دوتا هم خودکار برای بابا هادی گرفتیم اومدیم خونه ،گفتی مامان می خوام اینارو کادو کنم بدم بابا هادی تا سورپرایز بشه.بابا سورپرایز گفتنت رو عشقه عزیزم.

اها یه سر هم به مطب متخصص چشم رفتیم .آخه دو روزه چشم سمت چپت همش قرمزه و عفونت داشت .دوتا قطره داد و گفت تا پنج روز استفاده کن .ویروسیه و 10 روز طول می کشه که خوب بشه .فقط باید مراقب باشی که دستت رو به اون یکی چشمت هم نزنی.

دیشب هم سر تلویزیون با هم دعوامون شد.از وقتی که از مهد می رسی تا موقعی که بخوابی فقط به تلویزیون نگاه می کنی و منم ناراحت می شم اما دیروز دیگه خاموش کردم و دیدم داری جیغ و داد می کنی و عصبانی هستی .منم اصلا بهت توجه نکردم و رفتم رو تخت دراز کشیدم .بعد از گریه تو اتاقت اومدی پیشم دراز کشیدی و با خدا داشتی حرف می زدی.

می گفتی: خدایا مگه من دختر بدی هستم که مامانم از دستم ناراحته

بعد شروع می کردی به گریه کردن

اشکات همچین می ریخت و هق هق می کردی که نگو

کمی باهات کار نداشتم اما دلم داشت آتیش می گرفت .اما مجبور بودم که با این کار تو رو تنبیه کنم که به حرفم گوش کنی بدون جیغ و داد.

بعدش گفتم بیا باهم حرف بزنیم.گفتم دخترم از این به بعد مامان هر حرفی زد و ازت چیزی خواست باید به حرف گوش کنی و بگی چشم.فهمیدی شما هم می گفتی چشم.

همین که داشتیم حرف می زدیم زنگ در رو زدن خاله پرستو بود اومد دید که چشات قرمز و پف کرده است فکر کرد که به خاطر عفونت چشمه .دیگه منم نگفتم که با هم دعوامون شده.

دخترم همیشه اینو به یاد داشته باش که پدر و مادر هیچ وقت بد بچشون رو نمی خوان.

دوستت دارم درددانه مامان و بابا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

نسرین
9 بهمن 92 13:12
آخ جان الهی قربونش برم خانوم شده واسه خودش خدا حفظش کنه واستون
ناهید
11 بهمن 92 14:51
سلام زهرا جون ایشالا همیشه در پناه خداوند باشین و دیگه مادر و دختر کارتون به دعوا نکشه ایشالا همیشه کنار هم خوش باشین . راستی نامزدی عمو مهدی هم مبارکه همیشه شاد باشین . زهرا جون نمیخوای شیرینی جاری گرفتنو به ما بدی خواهر
مامان
پاسخ
سلام عزیزم،ان شالله که حالت خوب باشه .مگه می شه مادر و دختر با هم اصلا دعوا نکنن اونم با بچه های این دور و زمونه..شما تشریف بیارین به رو جفت چشام شیرینی هم می دم شیرینی چیه شام یا ناهار هم می دم.
مامان نیایش و نازنین
12 بهمن 92 8:55
سلام . آدرس وبلاگ ما از بلاگفا به نی نی وبلاگ اومده . لطفا اینجا هم به ما سر بزنید و وشحالمون کنید . این چند وقته حسابی دلم براتون تنگ شده بود اما توی وبلاگ دوستان گشتم و آدرستون رو دوباره پیدا کردم .
مامان
پاسخ
سلام دوست جون جایگزین قبلی کردم چشم الانه می رسم خدمتتون
مانی محیا
12 بهمن 92 13:45
جیگر من قربون چشای نازش.. مواظب باش خواهر
مامان مهرناز
13 بهمن 92 0:35
عاطفه مامان انیتا
14 بهمن 92 16:53
سلام..ای جونم به ملینا خوشگل ...که با خدادرد ودل میکنه..مامانی این دخمل رو اذیت نکن... عزیزم به ماهم سر بزن..ادرس وبلاگ انیتا تغییر کرده حتما بیا سر بزن ممنون خوشحال میشم
مامان هلیا
17 بهمن 92 21:06
الـــــــــــــــــــــــــهی من فدای اون چشمای خوشگلت بشمخــــــــــــــــــــیلی دوست دارم ملــــــــــــینا جون
غزل (مامان هستي)
20 بهمن 92 14:11
سلام عزيزم خاله نبينه دخملمون اشك بريزه عزيز خاله ماماني دوستت داره مامان جون ديگه دعواش نكن
مامان
پاسخ
دوست دارم دعوا نکنم ولی نمی شه .یه وقتهایی دیگه آدم حوصله اش سر می ره.اما چشم عزیزم دیگه دعوا بی دعوا
khale parastoo
21 بهمن 92 14:02
ey joooonam aziiizam ghorbuune un shiriin zabuniyat ba khoda beram man
مامان
پاسخ
سلام خاله پرستو خوبی ؟همه کاراش به تو رفته شیطون .