اولین روزهای ماه مبارک رمضان
سلام دختر گلم
امروز سومین روز از ماه مبارک رمضان هستش و منم سرکارم هستم و دارم ضعف می کنم خدائیش خیلی سخته یهو 17 ساعت باید گشنه و تشنه بمونیم.اما می ارزه 11 ماه می خوریم حالا ی ماه هم زکات بدنمون رو بدیم.انشالله نماز و روزه های همه مورد قبول حق قرار بگیره.
دیروز که روزه بودم به زور داشتی شکلات رو می کردی تو دهنم که بخور خوشمزه ست منم می گفتم نه عزیزم من روزه ام.با داد گفتی ای بابا همش هر چی می دم بخوری می گی روزه ام روزه ام بسه دیگه .بخور بزرگ شو.
الان هم تو آکادمی زبان هستی که ساعت یک خودم می یام دنبالت .آخه وقتی خاله سهیلا می یاردت همش بهش می گی خاله تو رو خدا منو خونمون نبر می خوام بیام خونه شما.اونم دلش نمی یاد و می بردت خونشون .اما من گفتم که دیگه نرو خودم می یام دنبالت.
صبح هم همش بهونه می گرفتی که بمون پیشم آخه دوستت دارم هیچی دیگه تا ساعت 9 پیشت موندم و صبحونه ات رو هم دادم خوردی و بعدش آروم جیم شدم اومدم سرکارم.