روزت مبارک
میشه اسم پاکتو رو دل خدا نوشت
میشه با تو پر کشید توی راه سرنوشت
میشه با عطر تنت تا خود خدا رسید
میشه چشم نازتو رو تن گلها کشید
برای دختر گلم یه آسمون عشق میارم
برای ناز اون چشاش سخاوت هدیه میارم
یک دل پر امید و مهر، ترانه ساز غصهها
هدیه من به دخترم، همون غریب بیریا
دختر موجودی است که از او مهربانتر پیدا نمیکنی. سختی میکشد، یواشکی گریه میکند، غر میزند، فدایی میشود اما یادش نمیرود که اگر دختر به دنیا آمده، به این دلیل است که رسالتی
دارد. رسالتی که وقتی آن روزی یک دختر بچه، اشتباه زنگ زد به من و گفت: بابایی... ذوق مرگ شدم و فهمیدم که چرا نقطه ضعف هر پدری، دختر اوست! دخترها اگر نبودند، مطمئنم یک جای کار دنیا میلنگید.
میشه با تو پر کشید توی راه سرنوشت
میشه با عطر تنت تا خود خدا رسید
میشه چشم نازتو رو تن گلها کشید
برای دختر گلم یه آسمون عشق میارم
برای ناز اون چشاش سخاوت هدیه میارم
یک دل پر امید و مهر، ترانه ساز غصهها
هدیه من به دخترم، همون غریب بیریا
دختر موجودی است که از او مهربانتر پیدا نمیکنی. سختی میکشد، یواشکی گریه میکند، غر میزند، فدایی میشود اما یادش نمیرود که اگر دختر به دنیا آمده، به این دلیل است که رسالتی
دارد. رسالتی که وقتی آن روزی یک دختر بچه، اشتباه زنگ زد به من و گفت: بابایی... ذوق مرگ شدم و فهمیدم که چرا نقطه ضعف هر پدری، دختر اوست! دخترها اگر نبودند، مطمئنم یک جای کار دنیا میلنگید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی