ملیناملینا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

عسل مامان و بابا

اوکاات(شکلات)

1390/8/12 23:18
نویسنده : مامان
471 بازدید
اشتراک گذاری

 روز یک شنبه که برای دیدن مادر بزرگ و خاله ودایی ها که از زیارت کربلا اومده بودن ،  می خواستیم بریم .سر راهمون قنادی رفتیم تو هم که تا رسیدیم مغازه شکلاتها رو نشون دادی و می گفتی: اوکلات بغل خاله پری بودی مغازه دار هم یه شکلات آب نباتی بهت داد و منم که نمی دونستم چه شکلاتی بود توهم سریع کرده بودی دهنت .

ازت پرسیدم چی می خوری ؟گفتی :اوکلات . همچین مارچ و مورچ می کردی که دهنمون آب می افتاد ،دوباره خواستم ببینم که نکنه زمین بندازی ،گفتم ملینا منو ببین که متوجه شدم تو دهنت نیست . خودت قبل از اینکه من ازت بپرسم.گفتی :اوکلات نیست ،اوکلات نیست .بله خانم اوکلاتو قورت داده بود.

دخترم این درخت تقدیم شیرین زبونیهات:

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان رها
14 آبان 90 9:35
ای قربون این دخمل شیرین زبون بشم من