ملیناملینا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

عسل مامان و بابا

مسافرت دو روزه به سرعین

1392/8/4 13:49
نویسنده : مامان
652 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ملینای گلم

روز چهارشنبه با خاله سارا (همسایه خوبمون)که خودش اهل مشهد هستش و خیلی هم خانم مهربون و دوست داشتنی هستش .اینجا زندگی می کنن و الان چند وقتی هست که دیگه با هم دوستای جون جونی شدیم قرار گذاشتیم کهبه دلیل تعطیلات دو روزه به سرعین بری. روز پنج شنبه ساعت 7:30صبح به سمت اردبیل راه افتادیم و هوا هم خیلی سر بود ولی دلچسب.صبحونه رو بین راه خوردیم و ساعت 12 بود که به سرعین رسیدیم و یه سوئیت گرفتیم و از قضا دایی محسن و سهیلا جون هم شب قبل به سرعین اومده بودن و تو هتلی که اونا بودن تونستیم یه سوئیت بگیرم و ناهار رو خوردیم و کمی استراحت و به سمت آبگرم رفتیم و مجتمع آبدرمانی ایرانیان که خیلی هم تمیز و شیک بود رفتیم از اونجایی که تا به حال استخر نبرده بودمت می ترسیدم خوشت نیاد آخه همیشه می گفتی دوست ندارم برم استخر،ولی وقتی وارد شدیم به قدری خوشحال بودی که نگو. همش دوست داشتی تو اب بمونی و بازی کنی.تقریبا 3 ساعت و نیم تو آب بودیم و ساعت 11 شب بود که به سوئیت برگشتیم و دیدیم بله آقایون برامون شام اماده کردن اونم برنج رو پختن و از بیرون کباب تهیه کردن.همچین خوشمزه بود که نگو البته آقا فرشید زحمت شام رو کشیده بودن و برنج پخته بودن.بعد شام هم خیلی خسته شدی و خوابت برد.و ماهم کمی شب نشینی کردیم و خوابیدیم .صبح هم از همه زودتر بیداری شدی و می گی پاشین بریم استخر،ساعت 8:30 صبح بود که همه رو بیدار کردی .برای صبحونه هم سر شیر و عسل بود که تو هم فقط عسل خوردی.بعد از صبحونه اماده شدیم و که دوباره بریم استخر اما این بار به آبگرم سبلان رفتیم و اونم خیلی خوب و تمیز بود.بازم دوست نداشتی از استخر بیای بیرون .کلی بهت خوش گذشت

بعدش هم اومدیم ناهار خوردیم و دیگه ساعت 4:30شده بود .البته به یه مرکز خرید هم رفتیم مرکز خرید لاله .چیز خاصی نداشت همش گرون .واقعا انگار سر گردنه بود ، منم هیچی نخریدم.

بعد از تحویل سوئیت کمی تو شهر دور زدیم و ساعت 7 عصر بود که از سرعین در اومدیم و ساعت 10:30رسیدیم خونه .خیلی بهمون خوش گذشت واقعا همسفرهای خوبی داشتیم .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

بهار
4 آبان 92 14:17
قالب وبلاگ سفارشی برای کوچولوتون. http://ghalebe-weblog.blogfa.com
دوست مهربون
4 آبان 92 21:32
مانی محیا
5 آبان 92 11:36
همیشه به سفر و خوشی . پس کو عکس؟؟؟از شما بعید بود


سلام ممنون عزیزم.به روی چششششششششششممم فردا می ذارم
مانی محیا
5 آبان 92 11:38
راستی حال ملینا گلی چطوره؟ اسپند دود نکردی دیگه..


خدا رو شکر خوبه .نه یادم رفته اونم به چششششششششششممممممممم.
مامان خانومی
5 آبان 92 11:40
امیدزندگی هستش
اليناگلينا
6 آبان 92 12:13
خوش به حالتون.خوش گذشته حسابي


خاله جون جای شما خالی
ناهید
6 آبان 92 13:11
سلام زهرا جون خوبین ؟ همیشه گشت و تفریح . ایشالا که همیشه خوش باشین . پس چرا عکس نذاشتی زهرا جون ؟


سر فرصت عزیزم چشم
خاله بهار (مامان آرشا)
6 آبان 92 14:45
امیدوارم همیشه شاد باشید و به سفر
sara
6 آبان 92 22:32
سلام زهرا جون.عزیزم به منو فرشیدم خیلی خوش گذشت.واقعا خاطره خوبی بود.ایشاله سفرهای بعدی .ملینا هم خیلی دختر خوبی بود تو سفر.میبوسمش از اینجا


مرسی خاله سارا .ان شالله تو سفرهای بعدی که به همین زودی ها خواهد بود .
مامان رها
7 آبان 92 17:08
سلام زهرا جون عزیزم همیشه به گردش حسابی خوش گذشت دیگهراستی عزیزم شمارای که قرار بود پیدا نکردم


ممنون سمیه جونم.باشه اشکال نداره ببخش به زحمت افتادی.
مامان مهرناز
8 آبان 92 0:41
همیشه به سفروگردش عکس حتما بذارین ملینا خانم خوشکل وهم حتما ببوسید
مامان النا
8 آبان 92 11:21
همیشه به تفریح دوست خوبم


ممنون عزیزم
مامان النا
8 آبان 92 11:22
ملینا جوون اولین تجربه استخرتو تبریک می گم.خیلی خوبه که خوشت اومده عزیزم.امیدوارم همیشه موفق باشی گلم


ان شالله یه روز با النا جون بریم استخر
مانی محیا
11 آبان 92 10:38
این فردا نیومده عکس بذاری خواهر


بعد از دیدن این نظرت رفتم عکسها رو سریع آپلود کردم برو ببین .امیدوارم خوشت بیاد.