ملیناملینا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

عسل مامان و بابا

مروارید هشتم

1390/7/9 23:20
نویسنده : مامان
487 بازدید
اشتراک گذاری

 

ملینا جون امروز متوجه شدم که مروارید هشتم و نهمت داره برق می زنه،خدا رو شکر که بدون درد و اذیت بوده ،البته هفت مروارید اولی هم بدون اذیت بوده. مبارک باشه خانمی.

 

امروز صبح که از خواب بیدار شدم متوجه شدم که اداره م دیر شده و نمی تونم خونه مامان جون برسونمت.آخه مامان جون تا وقتی من اداره هستم مواظب تو هستش تا من بیام.همیشه طرف صبح خونه مامان جونی .از مامانم به خاطر نگهداری از گلم تشکر می کنم .چون وقت اداره دیر شده بود مجبور شدم تو رو پیش بابا هادی بذارم بمونی باز هم به نفع تو بود که موندی و تا ساعت 10 خوابیدی . ساعت 12 بود که به بابا هادی زنگ زدم گفت: داریم می ریم پیش خاله پری ،آخه خاله پری هم تو بیمارستان پرستاره و به عنوان پرستار نمونه انتخاب شده بهش تبریک می گم.و بعد از اونم با بابا اومدین دنبالم و با هم رفتیم خونه مامان جون . امیر و خاله پری هم اومدن نهار.تو هم نهارتو خوب خوردی و با امیر کلی بازی کردی واز اونجایی که تو امیر رو دوست داری وقتی امیر رو می بینی هیچ کس رو محل نمی ذاری .فقط امیر رو صدا می زنی امیییییر امییییییر.بعد از اونم به قدری شیطنت کردی که بالاخره خوابت برد و تا ساعت 6بعدظهر خوابیدی.

وقتی هم که بیدار شدی خاله پری رو صدا زدی و خاله هم که عاشقته سریع اومد و بغلت کرد. بعد از اونم اومدیم خونه و تو هم که وقتی رسیدیم خونه گفتی کنجد.ملینا خانم خیلی داری کنجد می خوری ،برات کنجد آوردم خوردی و شامت رو هم کامل خوردی و مامانو کلی خوشحال کردی . و بعد از خوردن خدا رو شکر کردی.دخترم نوش جونت.

 الان هم که من دارم اتفاقات امروز رو می نویسم داری با کیف پولم بازی می کنی و با شیطنتهای بچه گانه و شیرین زبونی های فراموش نکردنی داری بزرگ می شی.

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان رها
11 مهر 90 13:42
سلام عزیز خاله مبارکه مبارک