دختر گلم در شبکه اشراق (برنامه شاپرک)
سلام دلبندم
دیروز که بردمت مهد زبان،خانم محمدی بعدش تماس گرفت که ملینا و 4 تا از دوستاش می خوان برن صدا و سیما ساعت 4 بعداز ظهر جلوی صدا و سیما باشین .منم قبول کردم و چون می دونستم که باید برای صدا و سیما باید روسری و لباس پوشیده داشته باشی خاله پرستو برات یه روسری خوشگل خرید.بعد از ناهار آماده شدیم و به سمت صدا و سیما رفتیم تا خونمون هم که فاصله ای نبود همش 5 دقیقه راه بود.خیلی دوست داشتی که بری صدا و سیما ،وقتی رسیدیم تارا هم اومده وبد و منتظر شدیم و مادرهایی که نمی دونستن بچه هاشون باید حجاب داشته باشن نگران بودن ولی داخل بهشون روسری و هد داده بودن،اما به ملینا گفتن که هیچ نیازی هم به روسری نداره چون هنوز کوچولو هستی .البته خودت هم اصلا دوست نداشتی سر کنی همش می گفتی خفه می شم.نه نمی خوام،وارد استودیو شدین و برنامه رو ما هم چون پخش زنده بود نگاه می کردیم .الهی مامان قربونت بره از همه کوچیکتر بودی و وقتی داشتی خودت رو معرفی می کردی دلم ضعف می رفت .اگه بتونم فایلش رو آپلود کنم برات برای یادگاری می ذارم تو وبت.
بعد از برنامه هم رفتیم دکتر چشم پزشک که بازم چشات رو هی باز و بسته می کنی دکتر هم گفت چیز خاصی نیست زیاد بهش یادآوری نکنید که چشات رو باز و بسته نکن که ملینا هم هی تکرار کنه و تبدیل به تیک عصبی بشه .بعدش هم خونه مامان معصومه رفتیم ،عمه کلی قربون صدقه ات رفت و کلی باهاش بازی کردین و عمه هم که برنامه رو ضبط کرده بود چند بار نگاه کردی و بعدش هم رفتیم پارک سر خیابونمون کلی هم اونجا بازی کردی و برات شام خریدم و همونجا شامت رو هم خوردی و گفتی که مامان دیگه خوابم می یاد بریم خونمون .قبل رفتن به خونمون یه سر هم خونه مامان جون زدیم و اونجا هم برنامه دوباره نگاه کردیم کلی ذوق کرده بودی ولی همون جا خوابت برد .عزیز نازنینم خوابهای خوش ببینی.
در ضمن از خانم قمرنیا(تیچر مریم جون) هم جا داره که کمال تشکر را داشته باشم.