ملیناملینا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

عسل مامان و بابا

دید و بازدید

سلام دخترم نازم دیروز صبح که بردمت پیش مامان جون تا ساعت 11 خواب بودی و منم ساعت 1:30مرخصی گرفتم و اومدم خونه،از اونجایی که عمه جون بابا هادی و دختر عمه هاش از مشهد اومدن خونه بابا جون کمتر بهشون سر زدیم ،حالا منم مذخصی گرفتم که کمی باهشون باشم .بعد از اینکه آماده شدیم برای ناهار رفتیم خونه مامان جون و کلی به شما خوش گذشت آخه مه گل و مهدیار هم بودن و مه گل خیلی خوب بازی می کردی و حواست هم بهش بود و مهدیار هم که دو ماهه بود و می گفتی نمی تونم بغلم کنم خیلی کوچیکه.تا ساعت 5 شما وروجک مشغول بازی بودی و منم با مهسا و سمیرا و عمه مریم مشغول صحبت .ساعت 5 هم که کلاس زبان داشتی ،با عمه مریم وسمیرا جون رفتیم و شما به کلاست رسیدی و منم س...
19 شهريور 1392

روزت مبارک نازنین دخترم

  تقدیم به بهترین دختر دنیا و امید حیات من با آرزوی بهترین و برترین ها برای فرشته زندگیم . . . دخترم روزت مبارک   ای بهار آرزوی نسل فردا، دخترم / ای فروغ عشق از روی تو پیدا، دخترم چشم وگوش خویش را بگشا کز راه حسد / نشکند آیینه ات را چشم دنیا، دخترم دست در دست حیا بگذار وکوشش کن مدام / تا نیفتی در راه آزادی از پا، دخترم کوه غم داری اگر بر دوش دل همچون پدر / دم مزن تا می توانی از دریغا، دخترم با مدارا می شوی آسوده دل،پس کن بنا / پایه رفتار خود را بر مدارا، دخترم   بزرگترین سرمایه دختر و زن مسلمان « حیا » است که ثمره آن، مهار ش...
16 شهريور 1392

بدون عنوان

سلام ملینای گلم  عزیزم این روزا به قدری شلوغ و شیطون شدی که حد نداره،حرفهایی می زنی که واقعا باعث تعجبمون می شه .بهونه گیری می کنی وقتی من سر کار هستم و شما خونه ای همش به مامان جون می گی من می رم بیرون یا خونه عمه مریم. از مهر دیگه بازم می ری مهد و امیدوارم مربیت همون سهیلا جون باشه آخه باهاش راحتی و نحوه مراقبت و اموزشش واقعا عالیه .از طرفی هم همدیگرو خیلی دوست دارین. چندشب پیش هم رفتیم خونه عمو منصوری آخه خدا بهشون یه نی نی ناز و خوشگل داده اسمش هم بهراده .عکسشو برات می ذارم ،تمام وسایل بازیه بهراد رو اوردی و برای خودت بازی کردی و کلی خوشحالی در کردی. یه روز هم امیر و پری جون خونه مامان بودن که از شون می پر...
5 شهريور 1392
1