نوشته های جا مانده از ملینا
یه وقتهایی یادم میره حرفهایی که می زنی رو بگم که اینجا یه سری رو می گم
چند وقت پیش شبکه 2 کلاه قرمزی و پسر خاله رو نشون می داد که از نصفها نشستی نگاه کردی دیدم خیلی با علاقه داری تماشا می کنی برات عصرونه آماده کردم خوردی و هیچکس جرات نداشت شبکه رو عوض کنه و جاهایی از فیلم رو که متوجه نمی شدی ازم می پرسیدی و بهت می گفتم که چی شده و چه اتفاقی افتاده تو این فیلم اونجایی که کلاه قرمزی از دست آقای مجری ناراحت می شه و یه شعر غمگین می خونه دیدم همچین ناراحت شدی گفتم ملینا چی شده با گریه هرچه تمام گفتی دودا قرمزی غصه داره چی گریه می کردی با گریه تو من و مامان جون از خنده نمی دونستیم چیکار کنیم نمی تونستم آرومت کنم به قدری گریه کردی الهی قربون اون دل مهربونت برم که غصه کلاه قرمزی رو هم می خوری .بعد از اون عاشق فیلم های کلاه قرمزی هستی و خیلی دوستش داری.
هر موقع خاله پرستو کتاب و دفتر می یاره تا درس بنویسه بدو بدو می ری سراغش ،اول کنارش می شینی و می گی خوبی از اونجایی هم که پرستو یه جا مدادی پر از خودکارهای رنگارنگ داره اول احوالپرسی می کنی و بعد می گی پرستو اجازه می دی منم بنویسم پرستو هم که نمی خواد وسایلاش پخش بشه اگه بگه نه اینجاست که تو به زور از دستش می گیری و فرار می کنی اگه بگه باشه می گی مرسی پرستو.
پرستو جون به خاطر شیطنتهای ملینا ازت معذرت خواهی می کنم و دوستت دارم.
چند شب پیش هم خواستم بخوابونمت گفتم ملینا بریم بخوابیم با اعتراض گفتی نه . اما یه ذره بعد که رفتیم بخوابیم دیدی نمی تونی از دست من در بری بهم گفتی مامان برو لباساتو بپوش برو سر کار.وروجک نصف شب مگه کار می شه.ممنون که اینجوری می خوای از دستم راحت بشی.
یه روز هم که از حموم آوردمت داشتم به موهات سشوار می زدم که گفتم بذاز خوشگلت کنم و یه ذره هم موهاتو حالت دادم و گفتم وای چقدر ناز شدی بعد بلند شدی و یه دور چرخیدی و اینه رو نگاه کردی و گفتی مامان من عروس شدم .انگشت به دهن موندم، بعد که بهت می گفتم ملینا عروس شو یه قیافه نازی به خودت می گرفتی و می گفتی من عروسم.
عاشق آدامس هستی از نوع نمی سوزونه.هر موقع عمه مریم رو می بینی می گی عمه ادامس نمی سوزونه خریدی؟عمه هم همیشه به خاطر شما ادامس نمی سوزونه می خره .دستت درد نکنه عمه مهربون
دخترم می بوسمت و عاشقت هستم با تمام وجودم