ملیناملینا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

عسل مامان و بابا

ای مهربان‌ترین فرشته‌ی خدا

1391/10/12 14:14
نویسنده : مامان
433 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ای مهربان‌ترین فرشته‌ی خدا

 

 

بگو چگونه تو را در قاب دفترم توصیف کنم؟

صبر و مهربانیت را چطور در ابعاد کوچک ذهنم جا دهم؟

آن زمان که خط خطی های بی‌قراری ام را با مهر و محبّتت پاک می‌کردی و با صبر و بردباری

کلمه‌ به کلمه ی زندگی را به من دیکته می‌گفتی خوب به خاطرم مانده است.

و من باز فراموش می‌کردم محبت تشدید دارد.

در تمام مراحل زندگی، قدم به قدم، هم پای من آمدی، بار ها بر زمین افتادم و هر بار با مهربانی دستم را

گرفتی.آری، از تو آموختم، حتی در سخت ترین شرایط ،

امید را هرگز از یاد نبرم.

یادم نمی‌رود چه شب ها که تا صبح بر بالینِ من، بوسه بر پیشانیِ تب دارم می‌زدی

و چه روزها که با مهر مادرانه ات لقمه‌های عشق را در دهانم می‌گذاشتی

و من باز لجبازتر از همیشه دستت را رد می‌کردم!

وقتی بوسه بر دستان چروکیده ات می‌زنم،

یاد کودکی‌ام می‌افتم که همیشه به خاطر لطافت دستانت به همه فخر می‌فروختم

و حال به خاطر خشکی دستانت با افتخار می‌گویم این دستان مادر من است که تمام زندگی‌اش را به

پای من گذاشت؛

من با نوازش همین دست ها بزرگ شدم و امروز با تمام وجودم می‌گویم:

مادرم مدیون تمام مهربانی‌هایت هستم,

 و کمی کمتر از آنچه تو دوستم داری، دوستت دارم.

ای کاش مادرامون عمر جاودانه داشتند..... 

این متن رو از وبلاگ ناهید جون برداشتم البته با رضایت خودش چون خیلی خوشم اومد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان کارن
13 دی 91 11:14
سلام عالی بود اشکم رو درآوردی خواستم کپی کنم تو وورد و برایه مامانم پرینت کنم ولی حیف راست کلیک ممنوع بود خواهر


عزیزم ایمیلت رو برام بذار تا بفرستم
مامان فتانه
14 دی 91 14:02
:خیلی متن قشنگی بودX
ناهید
16 دی 91 13:00
مامان زهرای مهربونم نیازی نبود که اسم منو بذاری ولی بازم ممنون


ناهید جونم خیلی ممنون همین که اجازه دادی تو وب ملینا هم بذارم لطف بزرگی کردی .