منو ببخش
برا دخترم خیلی روز بدی بود،صبح که بیدار شد احساس کردم کمی سرما خورده آب بینی اش راه افتاده بود براش سرماخوردگی دادم و نشست برنامه کودکشو نگاه کرد و منم به کارم رسیدم ،قرار بود خاله پری و پرستو هم بیان خونمون و برای عروسی تو خونه ما آماده شن که نهار رو اماده کردم اومدن و بعد نهار رفتیم خونه النا که با کمک مامان النا موهای خاله پری و پرستو رو درست کنیم ،ملینا خانم هم تو اتاق النا بازی می کرد و یه دفعه اومد و دستشو برد سمت بابلیس و یهو جیغ زد که با جیغ دخترم منم جیغ زدمو ملینا ترسید.کلی گریه و دستش هم که سوخت بعد اصلاً گریه اش بند نمی یومد و گریه و جیغ با هم . بعد از 1 ساعت گریه ، بالاخره تو بغلم خواب...
نویسنده :
مامان
23:21