تنبیه توسط بابا
سلام دخمل نازم روزها در پی هم می آیند و می روند و دخمل ناز منم بزرگ و بزرگتر می شه .ملینای نازم هر روز صبح ساعت 7 با من بیدار می شی و صبح ساعت 8:30 با من می ریم شرکت و تا 9:30 پیش من هستی و صبحانه رو با من می خوری و بعد ساعت 9:30می برمت موسسه و تا ساعت 13:30کلاس داری و بهت هم که در کنار بچه ها و تیچرهای مهربون خوش می گذره .همیشه هم شاد و خشحال و سرحال بر می گردی پیشم .تا ساعت دو و نیم هم با من هستی و بعدش باهم می ریم خونه. امروز هم که پیش من بودی عمه مریم زنگ زد با من صحبت کنه که وقتی صدای شما رو شنید دلش ضعف رفت و کلی قربون صدقه ات رفت و گفت گوشی رو بده بهش می خوام باهاش حرف بزنم .با هم که حرف زدین همش به من می گفتی...
نویسنده :
مامان
17:56